از نظر من وقتی شعراز زبان اصلش به زبان دیگری می رود. دیگر آن شعر چیزی نیست جز روایتی از اصل. ترجمه ی خوب شعر اگر نا ممکن نباشد. امکانش خیلی کم است.
___________________________________________________
روایتی از شعر"مرد سرود گر" لینگستون هیوز، شاعر امریکایی
مرد سرود گر
اینکه دهانم
پر است از خنده،
و گلویم
غرق در سرود.
تصور نمی کنی،
که تا حال چه عذابی کشیده ام
برای پنهان کردن
دردم؟
شاید چون دهنم
با خنده باز است.
گریه ی درون ام را
نمی شنوی؟
چون پاهایم ،
خوشحال رقصیدن اند
نفهمیدی که،
من مرده ام ؟