- گفته های رابرت فراست، شاعر امریکایی -
Robert Lee Frost (1874 – 1963)
برگردان به فارسی: ظاهر .ت. ناسوت
من هیچ گاه آخر شعری را که سروده ام نداسته ام. سرودن شعر مثل کشف کردن است.
شعر یعنی، از یخن زندگی گرفتن.
شعر یعنی گپ های که در بازگویی عوض شده اند.
وقتی عاطفه به تفکر می رسد، و تفکر کلمه ها را می یابد، شعر می شود.
شاعر بودن یک حالت است، نه حرفه.
شاعر یادداشت نمی کند. چون رابطه ی عشقی را نیازی به یادداشت نیست.
۲ نظر:
عجب گپ های دلنشینی زده این مرد خدا.
شاعر بودن یعنی از یخن مردم گرفتن.
ارسال یک نظر