????
نميدانم در کجا از خودم جدا شدم .
در کدام گذر دردناک، در چه عبوری زمان سايه ی نحسش را بر من گذاشت ؟
تلاش بيهوده ی اين يافتن عمرم را برباد کرده ...
آغاز را در خود نمی يابم ، بسان گمگشته ی از خود در خود ، نيمه راه عمر را در سرگردانی انديشه تا اينجا آمده ام.
همهمه ی وهم باورم را در خود گره کرده.
حديث بی بنيادی از باورِ مطلق، داستان ِ کوری از آدم را بر من رقم کرده ...
سر نوشتی که من و خود در خلوت انديشه نشسته ايم ...
ظاهر تایمن "ناسوت"
ظاهر تایمن "ناسوت"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر