_____________________________________________________








- ضیافت -

پلنگ زخمی

تنهای اش را

می غرد

دردش را

می خروشد

کفتار ها ،

چشم‌براه ‌ ضیافتی ...






۶ نظر:

کوه بیرونی گفت...

سلام دوست گرامی
پلنگ خوب است که همسایه هایش را نمی خورد اما از انسانهای پلنگ صفت که همسایه هایش را می درند

شما مشعل را با خورشید پشت ابر باقی نمی ما ند خوانده نظر دهید.

مهرگان گفت...

این پلنگی را که من در عکس می بینم، بی خروش درد می کشد... هیچ رد پایی پشت سرش نیست... پس سال ها فقط خیره مانده به نوک انگشت کلان پایش، و کف پای دیگرش آیینه گشته برای مهتاب... سبز بمانید

نوذر الیاس گفت...

پلنگ زخمی کهپایه های خاموشم
که شیر ناله ز پستان ماه، می نوشم
چراغ سوگ سحر را به سینه می بندم
و بر سیاهی کفتار مرده، می خندم

ظاهر تایمن "ناسوت" گفت...

هموطن عزیز کوه بیرونی،
تشکر از شما.

ظاهر تایمن "ناسوت" گفت...

ژرف نگری بی بی مهرگان را جوابی نیست.

زنده باشید.

ظاهر تایمن "ناسوت" گفت...

نوذر الیاس گرامی را چه پاسخ نوشته کنم ؟
که شکسته و ریخته هایم را "حیات" و "نظم" دادید.

زنده باشید.